۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

شعري از استاد مجيد صالحي(محلي-3)


وهاره بی قراری کنّه آیش

سبزه جمه دیاری کنّه آیش

وچه وومه خسمّه لمّره سر

گِله واجا چی ماری کنّه آیش


تقدیم به همه روآریها

مجید صالحی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام
امیرجان
ازمصرع سوم یک کلمه (سر) افتاد اول مصرع چهارم خودت دستی بر کار داری جابه جائی یک کلمه بسیار بر محتوا و فرم کار تأثیر بد می گذارد با تشکر فراوان از صرفه وقتتان جهت مجلس گردانی روآری ها در وبلاک روآر برایت عکسهای قدیمی رایزنی کردیم با برگزاری مسابقه عکس روآری ها چطوری
21/12/88 مجید صالحی

ناشناس گفت...

با سلام
مجید جون ته دست درد نکنه . عالی بیه. یک شعر هم از روآر و شرح احوال روآر بئو.
ته قربون
خدا نگهدار
ته رفیق دوران کودکی، نوجوانی و ....همیشگی، یادآور خاطرات شیرین باهم بودن در آیش، اغوذ دار، انجیر دار، باغسر، پل بن هوزی کرون، ننگ باجی، تب بستیک، چلیک مارکا، گل بزه ک، روزه مسجد و تکیه و...
علی از لندن