۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

زندگي نامه دكتر احمد فلاح قسمت پاياني


دكتر و وطن دوستي او

دكتر علاقه شديدي به وطن داشت. او در بين كشورها به ايران عشق ميورزيد و در بين استانها به مازندران بيشتر مانوس بود و در بين شهرها به آمل دل مي سپرد بزادگاهش رودبار خيلي توجه داشت جز براي كسب دانش حاضر نمي شد به جائي برود.وبه آداب و رسوم سنتي و محلي احترام قائل بود و خودش به آن عمل ميكرد. در مجالس و محافلي كه دائر ميشد با كمال خضوع و فروتني شركت مي نمود. مكان زندگي ابتدايي خود را بعنوان يك خاطره شيرين و آرام بخش دوست ميداشت و احساس راحتي ميكرد در فرصتهاي مناسب دوران گذشته را يادآوري مي نمود و بدان عشق ميورزيد.آنچه كه بعضي از متكبران ننگ داشتند دكتر عزيز افتخار ميدانست ، آنچه گفته شد جزئي از كل ميباشد و بيان تفصيل آن دفترها پر ميشود.

التماس دعا*برگرفته از كتابچه زندگينامه دكتر احمد فلاح تاليف حاج محمد مرزبان

زندگی برای سال 1389


زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد. فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید. در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است. هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.

سلامتی:

1- آب فراوان بنوشید.

2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید.

3- از سبزیجات بیشتر استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.
4- بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy (انرژی)،Enthusiasm (شور و اشتیاق)، Empathy (دلسوزی و همدلی).
5- از مدیتیشن، یوگا، نماز و دعا کمک بگیرید.
6- بیشتر بازی کنید.
7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.
8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.
9- 7 ساعت بخوابید.
10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.
شخصیت:
11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.
12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
14- خیلی خود را جدی نگیرید.
15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.
16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.
17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
18- گذشته را فراموش کنید. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.
19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید.نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.
21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستندو به مانند کلاس جبر می‌باشند.
23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.


جامعه:
25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.
26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.
27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.
28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سالبگذرانید.
29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.
30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.
31- زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.
زندگی:
32- کارهای مثبت انجام دهید..
33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
34- خداوند درمان‌گر هر چیزی است. (ذکر خدا شفای هر دردی است.)
35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.
36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید..
37- حتی بهترین هم می‌آید.
38- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از خداوند تشکر کنید.
39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.
آخرین اما نه کم‌اهمیت‌ترین:
40- لطفا این موارد را به هر کسی که دوست دارید، بفرستید

ارسال شده توسط علي اكبر مرزبان

چرخش 120 درجه اي


عكس يادگاري


عکس های برنده جشنواره سالانه بهترین عکس از باغ ها







آخرين نگاه شكار!!!


۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

هفته شوراهاي اسلامي مبارك باد


فرا رسيدن 9 ارديبهشت روز شوراها ي اسلامي برهمه مبارك باد و اين روز را به همه اعضاء شوراي اسلامي روستاي روآر تبريك و تهنيت عرض مي نمائيم

هفته معلم مبارك باد


پيشاپيش فرا رسيدن هفته معلم را به يكايك معلمان و فرهنگيان روآري كه در مقاطع هاي مختلف روستا فعاليت ميكنند را تبريك عرض مي نمائيم

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

دو بيتي از استاد مجيد صالحي(محلي)


روآریمه اره عاشق سَرشتمه
پیته خنه باخت گوگزا بلشتمه
چن روز اقه جهنّم بیبو قسمت
عمری من نشیره خده بهشتمه

آشنايي با جانباز رضا (مرتضي ) صالحي


رضا صالحي كه اهالي او را به اسم مرتضي مي شناسنند متولد 1351 در يك خانواده مذهبي بدنيا آمد پدر بزرگوارشان محمد نام داشت . ايشان در زمان خدمت مقدس سربازي از ناحيه دست ،شكم و پا مجروح گرديد.شغل فعلي ايشان كشاورزي است.براي اين جانباز سرافراز مؤفقيت و بهروزي را آرزومنديم.

آشنايي با مش محمد يدا.. زاده

نام او محمد يدا.. زاده است و اهالي او را مش محمد صدا مي زنند . ايشان و همسر گرامي شان مش سيده فاطمه ساقي و متولي ابوالفضلي روآر مي باشند .اين زن و مرد چنان با اخلاص و بي منت براي اين مكان مقدس كار مي كنند كه تلاش آنان بر كسي پوشيده نيست. همين جا ، جا دارد به اين دو عزيز خدا قوت گفته وسلامتي آنان را از خداوند منان آرزومنديم

۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

چرا مسئولين شهرستان آمل توجهي به روآر نمي كنند؟!


روستاي روآر از قديمي ترين روستاهاي بخش مركزي شهرستان آمل مي باشد كه به دليل پيشينه فرهنگي و مذهبي در سطح شهرستان زبان زد بوده و هست. مردمان روستا چه در زمان گذشته و چه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب شكوهمند در كارهاي عام المنفه و خودياري پيش قدم بوده و در اكثر پروژها و اقدامات عمراني از محل خودياري به بهره برداري رسيده است . روآر از اولين روستاهايي در سطح شهرستان بوده كه كليه خيابانها و كوچه هاي آن با كمك خود اهالي آسفالت شده ويا با كمك همين مردم حمام عمومي ، مسجد،تكيه ،حسينيه ،مدرسه و ... احداث گرديد.و جاي بسي افتخار مي باشد كه صنعت گلخانه با پشتكار و تلاش اهالي اين محل به روستاهاي همجوار و كم كم در سطح بخشهاي ديگر وحتي در سطح شهرستان آمل و شهرستانهاي همجوار منتقل شد كه گام مؤثري در اشتغالزايي جوانان را بهمراه داشت(در حال حاضر يكي از دغدغه هاي مسئولين بحث اشتغالزايي مي باشد)و اما مسئولين براي اين روستا چه خدماتي ارائه نمودند؟ هنوز كه هنوزه براي جوانان اين روستا هيچ مركز تفريحي و ورزشي ، فرهنگي وجود ندارد . در اين چند سال نه براي احداث سالن ورزشي ونه براي احداث كتابخانه . پارك و .. هيچگونه برنامه ريزي از سوي مسئولين شهرستان نشده و گويا روآر از ذهن همه آنها پاك شده است . انشاا.. در برنامه هاي سال 89 كه به سال همت مضاعف و كار مضاعف نامگذاري شده توجهي به روار بشود

اميدهاي آينده روآر

اين روزها از طرف جوانان خوب روآري تماسهاي زيادي در خصوص وبلاگ روآر دريافت شده كه در بسياري از آنها ضمن ارائه ديدگاههاي مثبت به برخي از نقطه نظرات سازنده نيز اشاره شده كه سعي در بر طرف نمودن آن در وبلاگ خواهيم داشت .جاي بسي اميدواري است كه در بين جوانان امروزي روآري بسياري از آنها به درجات تحصيلي بالايي دست پيدا نموده اند كه شايد اكثر دوستان و خوانندگان اين وبلاگ از آن بي اطلاع باشند.در بين اين جوانان مي توان به دكترچمران ذكريانژاد،دكترمعصومه ذكريانژاد ،روح ا.. مطيع فوق ليسانس مديريت، دكتر منصور ولايي ، سركار خانم مليحه فلاح دكتراي ماما و سركار خانم نجفي وكيل دادگستري و... كه مايه سربلندي و افتخار براي همه اهالي و روآري ها بوده و آينده سازان اين محله خواهند بود به آرزوي مؤفقيت براي همه اين عزيزان.

ياد عموحسين بخير!


كمتر كسي در روآر اين مكان و كسي كه در آن زندگي ميكرده رو نشناسد! آري در زمانهاي نچندان دور مردي با پشت خميده و عصا در دستش در كنار اين درب مي نشست و به اطراف نگاه مي كرد و تك تك بچه ها با ترس و لرز از كنار آن ميگذشتنو و قافل از اين كه در دل اين پير مرد هيچ چيز جزمهرباني نبود .ةري او عمو حسين روآر نام داشت. يادش گرامي باد

فرهنگ همكاري و ياري نمودن(كاير) از ياد رفت!


اين روزها كه به ايام كشاورزي و بخصوص نشاءكاري داريم نزديك مي شويم به صفحات تاريخ و فرهنگهاي نه چندان دور محل خودمان كه رجوع ميكنيم ميبينيم كه واقعا بعضي از اين فرهنگها به دست فراموشي سپرده شده است كه يكي از اين فرهنگ ها كاير همديگر نمودن بود . به ياد دارم كه وقتي زمان نشاءكاري مي شد تمام دوستان ، فاميلهاي نزديك در يك حركت شايسته براي كمك نمودن به او جمع مي شدند و در يك روز و در يك محيط كاملا صميمي هم كمك حال ميزبان بوده اند وهم خودشان با صفا و صميميت كار مي نمودن. حال امروزه واقعا جاي اين فرهنگ در بين كشاورزان ما خالي است.

خاطراتي از اون دوران (اين قسمت درست كردن كوفا)!


يادم مياد اون روزهاي نه چندان دور بهمراه دايي ها و بابا بزرگ (كه به ايشان آقا مي گفتيم) پس از درو نمودن شالي و خشك شدن كسو اقدام به جمع آوري و بستن كردسته مي نموديم و اين كردسته ها رو بر روي مرزها ميزاشتيم تا كوله درست شود ودر يك روز مشخص بايد اين كوله ها رو جمع مي كرديم وبه نزديكي خيابان اصلي مي اورديم تا كوفا درست ميشد . ياد اون دوران بخير ، در جمع آوري كوله هميشه من تيلر رو هدايت مي كردم و دايي حميد كردسته ها رو به داخل تيلر مي انداخت و دايي مجيد اونا رو در تيلر جا سازي مي كرد و پس از پر شدن تيلر به سمت محل كوفا حركت مي كرديم . هميشه مسئول درست نمودن كوفا آقاي خدا بيامورز بود . چنان در تنظيم آن وسواس و حوسه به خرج ميداد كه انگار اين كوفا مي بايست ساليان سال در اونجا بماند. خلاصه پس از كلي بررسي نمودن تمام كوله ها جمع آوري شده و كوفا نيز شكل گرفته است. در پايان شكل گيري ما كه بچه بوديم حتما مي بايست به بالاي كوفا ميرفتيم تا از اون بالها همه جا رو ميديديم. اما حالا هر چند كار در مزارع كشاورزي بخصوص در ايام كَرزني خيلي خيلي راحتر و در يك نصف روز با پيشرفت تكنولوژي صورت ميگيرد اما اون صفا و صميميتي كه در اون ايام داشته رو قطعا در اين روزها نمي بينيم . واقعا ياد اون ايام بخير.

اعجاب نقاشي بر روي رنگ و روغن











۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبه

«لَله وا» مونس تنهايي چوپانان و گالش‌هاي مازندراني


شمال نیوز: ني مازندراني «لَله وا» قرن‌ها همدم و مونس جان چوپانان در دشت‌ها و كوه‌ها بوده كه روز و شب طولاني را با گوسفند و دام سر مي‌كردند و گاهي عاشقي‌ها، رويا‌ها و درد و درمان‌هاي وصال خود را به هنرمندي با ني تقسيم مي‌كردند.تمام مراحل و لحظات چوپانان ني‌نواز با نغمه‌هاي خاصي همراه بود، شب هنگام شب چراي گوسفندان در مراتع، عبور گوسفندان از ييلاق به قشلاق و بالعكس، خوراندن آب به احشام، هدايت آنان به آخور و يا هنگام استراحت در روز و يا شب با قطعه‌اي خاص همراه بود.علاوه بر اين برخي نغمه‌ها بيانگر احساسات و عواطف آرمان و آرزو و يا روايت رنج‌هاي غريبانه‌ چوپانان و گالش‌ها بود.عناوين و نام‌هايي مانند كمرسري، ميش حال، بورسرسري، تريكه‌سري، نقره سري، كردحال، چپون حال، بازي حال، كشتي مقوم و ده‌ها نغمه و قطعه‌ ديگر نشان دهنده جنبه‌هاي مختلف معيشتي، انديشه‌اي و احساسي چوپانان و گالش‌ها است.با اين همه تغيير و دگرگوني‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و تغيير در محيط زيست، نابودي جنگل‌ها، همه و همه، زندگي دامپروران سنتي مازندران را دستخوش تغيير كرد و در نتيجه فرهنگ آنان را نيز دگرگون ساخته است.*ساز ل‍لِه‌وايكي از كارشناسان موسيقي مازندران مي‌گويد: در مفهوم زبان تبري، لَلِه‌وا به معني ني و(وا) به مفهوم باد و به كار مي‌رود، در فرهنگ موسيقي منطقه لَلِه‌وا سازي بادي از جنس ني است كه در فرهنگ فارسي با عنوان ني چوپان شناخته مي‌شود.اين ساز اختصاص به روابط و معيشت دامپروري داشته و نغمات مربوط به آن بازگو كننده‌ مجموعه روابط و ساز و كار معيشتي چوپانان و نيز آرمان‌ها و حرمان‌هاي آنان است.رضا ديوسالار مي‌گويد: قديمي‌ترين نغمات مربوط به اين ساز مانند(سلك حال) اختصاص به جابه جايي، چرا و وصف دام دارد.بعدها برخي نغمات مربوط به رپرتور آرسرنا و قطعات موسيقي مراسمي مانند رقص مقوم و يا برخي الحان و نغمات آوازي همچون كتولي و كل حال نيز به مجموعه‌ نغمات اين ساز افزوده شدند.او معتقد است: در حال حاضر، مهم‌ترين نغماتي كه توسط اين ساز اجرا مي‌شوند شامل كشتي مقوم، بورسري، كمرسري، كل حال، نقره سري، سلك حال، چراغ حال، مش حال، تريكه‌سري، جلويي(جلودري)، سما حال(رقص مقوم)، ولگه سري، غريبي، همه رهبردن، ياغي بورده، كرده حال(چپون حال)، اميري، كتولي و بخشي از ترانه‌ها است.*جايگاه تاريخي و اجتماعي‌ لَلِه‌وااين كارشناس در مورد جايگاه تاريخي اجتماعي‌ لَلِه‌وا مي‌گويد: لَلِه‌وا به دليل فرم محتوايي و ساختاري تكه‌ها و قطعات مربوط به آن ريشه در تاريخ فرهنگي زندگي مردم منطقه دارد.قطعات قديمي و اصيل اين ساز عموما از نگرشي طبيعت‌گرايانه برخوردار هستند.در جاي ادبيات و فرهنگ شفاهي مازندران نام اين ساز به چشم خورده و از موارد كاربرد و اهميت آن ياد مي‌شود.مه يار اگه چپون نيه، من و نِِه خنه نشومِبه(يارم اگر چوپان نباشد به خانه‌اش نمي‌روم)و نِه للِه چل مقوم نيه، من ونِه خنه نشومبه(اگر ني او چهل مقام نباشد(ننوازد) به خانه‌اش نمي‌روم)ديو سالار مي‌افزايد: لِْله‌وا در بدو امرسازي مطلقا چوپاني و واسطه‌ ارتباط گالش‌ها و چوپانان با احشام و طبيعت بود، بعدها اين ساز در اعياد، جشن‌ها، عروسي‌ها و مراسم ختنه سوران مورد استفاده قرار گرفت.او با بيان نقل قولي از استاد حسين طيبي اضافه مي‌كند: مورد ويژه‌ استفاده از اين ساز هنگامي است كه كسي مورد حمله پلنگ، ببر و يا گرگ قرار مي‌گرفت و جراحاتي بر مي‌داشت، اعضاي خانواده‌ فرد مجروح به منظور پيشگيري از احساس تنهايي و يا به خواب رفتن بيمار از نوازنده‌ للِه‌ وا دعوت مي‌كردند تا بر بالين فرد مجروح حضور يافته و به صورت مداوم به نواختن ساز بپردازد، زيرا اين عمل مانع از آن مي‌شد تا بيمار به خواب عميق فرورفته و دچار كابوس شود.به گفته اين كارشناس موسيقي مازندران، للِه وا هنوز هم از سازهاي رايج بومي در سراسر البرز شمالي و جنوبي به شمار مي‌رود و در ميان فرهنگ‌هاي مازندراني، گيلي، تالشي، كوهشي، طالقاني، الموتي و برخي پاره فرهنگ‌هاي اين ناحيه همچون سنگ سري، افتري و سرخه‌اي مورد استفاده است.ديو سالار تاكيد كرد: با اين تحولات اجتماعي چند دهه گذشته و تغيير ساختار دامپروري سنتي در مازندران اين ساز را در معرض منسوخ شدن قرار داد.وي از حسين طيبي، ابولحسن خوشرو، نورالله عليزاده و ارسلان طيبي به عنوان معروف‌ترين و فعال‌ترين نوازندگان للِه وا در حال حاضر نام برد.اين كارشناس تصريح كرد: للِه‌ وا اصلي‌ترين ساز موسيقي مازندران و در اصول چوپاني و از لحاظ ساختار شبيه ني سنتي است، ساز بادي كه نامگذاري آن نيز به جنس ساز و عامل ارتعاش آن هوا است اشاره دارد.جنس للِه وا از ساقه‌هاي گياه ني و داراي هفت بند و شش گره است كه پنج سوراخ آن در جلو و يكي در پشت آن قرار دارد.ديو سالار مي‌گويد: تفاوت للِه وا با ني سنتي اين است كه دهانه ني به طرف داخل تراشيده شده براي اينكه به آساني ميان دندان‌ها قرار گيرد و يك قطعه فلز يا تلق روي آن قرار مي‌گيرد، در جايي كه دهانه‌ للِه وا از طرف خارج تراش خورده تا به راحتي روي گوشه لب قرار بگيرد و براي نوازنده ايجاد مزاحمت نكند.موسيقي مازندران مانند موسيقي دستگاهي ايران از سيستم متمركزي برخوردار نبود و نيست، زيرا با الهام جلوه‌هاي گوناگون زندگي مانند كار و توليد، جشن‌ها، آيين نورزي، لالايي‌ها، نوازش در مراسم عزا و سوگ‌ها شكل گرفته است.مدير فرهنگ خانه‌ مازندران نيز مي‌گويد: اين پراكندگي در موسيقي سازي بيشتر ديده مي‌شود، به عنوان نمونه تكوين رپرتوآر للِه وا، بيشتر در ارتباط با كار دامي و رپرتور آر سرنا، نقاره، كمانچه و تنبك در ارتباط با آيين‌ها وجشن‌ها بود.احمد محسن‌پور معتقد است: دو تار و كمانچه هم در جشن‌ها نواخته مي‌شد، هم در شب نشيني‌ها البته از للِه وا، در شب نشيني‌ها نيز استفاده مي‌شد.وي مي‌افزايد: موسيقي آوازي مازندران عبارت است از اميري يا داستان امير و گوهر، طالبا يا داستان طالب و زهره، ليلي جان يا كتولي، كيجا جان( ترانه) كه در برخي از روستاها‌ي شرق مازندران به «رز مقوم» و در غرب اين استان به «كيجا جانك» معروف است، آق ننه، همدم جان، غريبي يار، طيبه جان، حقاني يا اغاني حيدر بيگ و صنم بر، داستان رعنا و نجما، داستان فاطمه و مسكين، گره سري(لالايي)، نوازش، هرايي، و لگه سري و نوروز خواني كه همه اين آوازها را خوانندگان و شعر خون‌ها( كساني كه شعر و موسيقي مي‌دانند و مي‌خوانند) و خِش خون‌ها(دارندگان صداي خوش) اجرا مي‌كنند.محسن پور اضافه كرد: موسيقي سازي به چند بخش تقسيم مي‌‌شود شامل موسيقي چوپاني مانند غريب حال، مِش حال، دنبالهي مِش حال، كمر سري يا تك سري يا تبري، زاري حال، شتر حال، چراغ حال يا چرا حال، كيجا كرچال، گله روبردن، پرجايي حال، كرد حال يا چپون حال، خارك جان خارك كه اين قطعات با ساز للِه وا نواخته مي‌شوند، همچنين موسيقي براي سرنا و نقاره مثل پيش نوازي، يك چوبه، تركموني يا ريزه مالي، دوچوبه ليلا، سه چوبه جلوداري يا سنگين، ور ساقي، ريزه مالي يا ريز وباريز، رووني و شر شور.موسيقي براي كمانچه مانند آواز، بيات، سحر خوني، مناجات، كشتي و مثنوي و موسيقي سازي براي دو تار مانند ساربوني را مي‌توان نام برد.مدير فرهنگ خانه مازندران، سازهاي امروز مازندران را للِه وا، سُرنا، قرنه، دسركوتن، كمانچه، دوتار، دست دايره و دهل دانست.

بدون شرح!







۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

عجب رسميه رسم زمونه (طنز)

خونه مون عيدا پر مهمونه
مي رن مهمونا از اونا فقط

آشغالِ ميوه به جا مي مونه !
کجاست اون کيوي ؟ چي شد نارنگي ؟

کجا رفت اون موز ؟! خدا مي دونه !
جعبه خالي ِ شيريني هنوز

گوشه ي طاقچه پيش گلدونه
عطرش پيچيده تا آشپزخونه

شيرينيش کجاست ؟ خدا مي دونه
مي رن مهمونا از اونا فقط

جعبه ي خالي به جا مي مونه !
از بس خونه رو به هم مي ريزن

آدم مثل اسب(!) تو گِل مي مونه
يکي نيست بگه خداوکيلي

جاي پوست پسته توي قندونه ؟!
قند نصفه ي عموجون هنوز

خيس و لهيده ته فنجونه
حالا خداييش قندش مهم نيست

کنار اون قند نصف دندونه !
مي رن مهمونا از اونا فقط

نصفه ي دندون به جا مي مونه !!
پسته ي خندون ، بادوم شيرين

فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسيد زير لب يکي با حسرت » :

که از اين آجيل، به غير از تخمه،
واسه ما بعدها چي چي مي مونه ؟

وقتی یک نوشابه می‌خورید، چه اتفاقی می‌افتد؟

10 دقیقه بعد: 10 قاشق چای‌خوری شکر وارد بدنتان می‌شود. می‌دانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمی‌شوید؟ چون اسید فسفریک، طعم آن را کمی می‌گیرد و شیرینی‌اش را خنثی می‌کند.
20دقیقه بعد: قند خونتان بالا می‌رود و منجر به ترشح ناگهانی و یک ‌جای انسولین می‌شود. کبدتان شروع می‌کند به تبدیل قند به چربی تا قند خون، بیشتر از این بالا نرود..
40 دقیقه بعد: حالا دیگر جذب کافئین کامل شده؛ مردمک‌های‌ چشمتان گشاد می‌شود، فشار خونتان بالا می‌رود و در پاسخ به این حالت، کبدتان قند را به داخل جریان خونرها می‌کند. گیرنده‌های آدنوزین مغز حالا بلوک می‌شوند تا از احساس خواب‌آلودگی جلوگیری کنند
45 دقیقه بعد: ترشح دوپامین افزایش پیدا می‌کند و مراکز خاصی در مغز، که حالت سرخوشی ایجاد می‌کنند، تحریک می‌شوند. این همان مکانیسمی است که در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی می‌شود
60 دقیقه بعد: اسید فسفریک موجود در نوشابه، داخل روده کوچک، به کلسیم، منیزیم و روی می‌چسبد. متابولیسم بدن افزایش پیدا می‌کند. میزان بالای قند خون و شیرین‌کننده‌های مصنوعی، دفع هرچه بیشتر کلسیم را از طریق ادرار باعث می‌شوند
.مدتی بعد: کافئین در نقش یک داروی مدر (ادرارآور) وارد عمل می‌شود. حالا دیگر کلسیم و منیزیم و رویی که قرار بود جذب بدن شود، بیش از پیش از طریق ادرار دفع می‌شود و به همراه آن مقادیر زیادی آب، سدیم و دیگر الکترولیت‌ها نیز از دست می‌رود.
مدتی بعدتر: کم‌کم آن غوغایی که در بدن‌تان ایجاد شده بود فروکش می‌کند و نوبت به افت قند می‌رسد. در این مرحله یا خیلی حساس و تحریک‌پذیر می‌شوید یا خیلی کرخت و بی‌حال. حالا دیگر تمام آن آبی را که از طریق نوشابه وارد بدن خود کرده بودید، دفع کرده‌اید؛ آبی که می‌شد به جای اسید و کافئین و شکر، حاوی مواد مفیدی برای بدن‌تان باشد. تا چند ساعت بعد اثر کافئین هم از بین می‌رود و شما هوس یک نوشابه دیگر می‌کنید.
مضرات نوشابه هاي رژيمي:در نوشابه هاي رژيمي به جاي شكر از شيرين كننده هاي مصنوعي عمدتاً آسپارتام استفاده مي كنند كه خود اين ماده، اشتهاآور است و مي تواند باعث سردرد، سرگيجه و كاهش حافظه شود. مصرف بيش از اندازه آسپارتام خالي از عارضه نيست. تومور مغزي، نقص عضو جنين و بروز حمله هاي صرع بعضي از اين عوارض هستند.مصرف مداوم نوشابه به علت بالا بودن اسيد فسفريك آن باعث پوكي استخوان و پوسيدگي دندانها مي شود. همچنين خوردن نوشابه باعث چاقي و افزايش وزن مي شود. همچنين باعث توليد انسولين زياد در بدن مي گردد كه فرد را يك قدم براي ابتلا به ديابت نزديك مي كند. قند موجود در يك بطري نوشابه گازدار برابر با دو بسته شكلات است.نوشابه ‌خورترین ملت جهان كدامند ؟!سرانه مصرف نوشابه‌های گازدار در ایران ۴۲ ليتر است. با مقایسه این آمار با آمار دیگر کشورهای جهان به این نتیجه وحشتناک می‌رسیم که ما در سرانه مصرف نوشابه‌هاى گازدار مقام اول را در جهان پیدا کرده‌ایم !!! برای این که بیشتر تعجب كنيد، بد نیست بدانید که:- ميانگين مصرف نوشابه‌هاي گازدار در دنيا براي هر فرد 10 ليتر است.- در بيست سال اخير، مصرف نوشابه هاى گازدار در كشور، نزديك به ۱۵ درصد رشد داشته است.- در طی همين بیست سال، مصرف شير و لبنيات، تنها حدود يك دهم درصد رشد كرده است.سرانه‌ مصرف لبنيات در ايران كمتر از يك سوم استاندار جهاني است.- طبق آمار، ۹۰ درصد كودكان ۲۴ ماهه تا ۱۲ ساله کشورمان، روزانه حداقل يك بار پفك و نوشابه مصرف كرده‌اند.- 25 درصد از كودكان ايرانى به نوعی با سوء تغذيه دست‌ به ‌گریبانند.

۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه

زندگينامه دكتر احمد فلاح (قسمت يازدهم)


دكتر و قشر محرومان

ايشان هرگز حاضر نبودند كه جامعه انساني در مسير حركت زندگاني توقف داشته باشند وبازماندگان از قافله انساني را سخت حمايت ميكرد تا به پيش گامان ملحق شوند.به بعضي خانواده هاي بي سرپرست مستمري ميداد و آنها را سفارش ميكرد به كسي نگويند. افرادي هستند كه پرداخت پول برق منزل خود را از او دريافت ميكردند.به بچه هاي محصلي كه پدرشان فاقد امكانات مالي بودند تجهيزات مدرسه آنها را اعم از لباس و كتاب و لوازم التحرير زا فراهم ميكرد.او پزشكي بود كه در مطب خود وقتي مريض را ميديد كه بضاعت مالي ندارد و حتي پول دارويش را ميداد و از كسب و كارش سئوال ميكرد و راهنماييهاي لازم را جهت پيشبرد زندگي ارائه ميداد.آدمي با ديدن چنين صفات و خصوصيات انساني بياد برزويه طبيب و بوعلي سينا مي آمد

۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

آغاز كار كشاورزون روآري




اين روزها كشاورزون روآري در حال آماده سازي تيم جار(خزونه برنج) مي باشند .همينجا به تك تك اونها خدا قوت گمي!