۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

زندگينامه دكتر احمد فلاح(قسمت نهم)


دكتر و مسائل اجتماعي
دكتر محبوب در مسائل اجتماعي هم گاهي با اجتماع بود و هرگز شاني مافوق شئون ديگران براي خود نمي ديد انچه كه برايش مفهومي نداشت و گويا در فطرت و ذاتش نبود همين حس توفق طلبي بود در برخورد با عالي و داني علي السواء عمل مي كرد . به مسائل اجتماعي ارج و احترام فوق العاده اي قائل بود .
دكتر و اخلاق
وجود مباركش در امور اخلاقيات بسيار جذاب بود ، بسيار رئوف و مهربان و خوشخو و چهره اي گشاده و لباني متبسم داشت. به بچه ها شخصيت مي داد جوانان را به سمت ترقي و تعالي سوق ميداد . احترام خاصي به پيران ميگذاشت.
وقتي او را ملاقات ميكردند چه بستگان و چه غيره به او عشق مي ورزيدند و توجهي كه به او داشتندبه ديگران نداشتند.
وقتي وارد مجالس ميشد سعي ميكرد هر جا خالي بود بنشيند با دو زانو مي نشست . در معاشرت و بر خورد و نهايت تواضع در روحيه اش مشهود بود.
به زنان و مردان پير و افتادگان و واماندگان غافله اجتماعي بيشتر دلجويي ميكرد. روز رحلتش بيانگر اين حقايق بود كه تمام اهل محل شهر و روستاي ديگر از زن و مرد و پير و جوان دست از كار كشيدن و در كوچه و خيابان صداي ناله و شئون سر دادند و به سرو سينه ميزدند و زار زار ميگريستند با تشكيلات منظم و نوحه خواني بدن نازنينش را به خاك سپردند و مي گفتند خدايا ما بي رپرست و بيچاره شديم.
اينست مفهوم بيان حضرت امير كه فرمودند«جميل احدوث بعد وفاته» بعد از مرگ داراي نام نيكو باشيد.

برگرفته از كتابچه زندگينامه دكتر احمد فلاح تاليف حاج محمد مرزبان

هیچ نظری موجود نیست: