۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

به ياد روزهاي گذشته

در روزگار بچگي هايمان در مرداد ماه ها ودر تابستانهاي گرم اوقات فراغتمان ، شب رفتن به کشتي خانه روستاي عبداله آباد و ملا کلاه و... تفريح شبانه ما بود
گاهي با موتور تيلر کشاورزي گاهي پياده و اگر خوش شانس بوديم با ماشين يکي از اهالي ، با حال تر از همه برگشتن با پاي پياده و تفسير کشتي کشتي گيران لوچو
از زبان بزرگان و همراهان و ياد گرفتن نام فنون کشتي محلي و بازگويي خاطرات بزرگان قديم کشتي و... ياد ايامي که ... يادش بخير
در روزگاري نه چندان دور با همت جوانان و اهالي روستا ميدان کشتي در روآر هم بر پا شد و چند سالي ادامه پيدا کرد اولش خود جوانان فقط اهالي روستا بودن و از شبهاي
بعد از ديگر روستاها آمدن و افتادن پهلوانان نه چندان فن دان روآر و شب هاي بعد غيرتي شدن و خوب کشتي گرفتن و ... مابقي ماجراها . از آن دوران
که کشتي در روآر برگزار ميشد چند کشتي حالت نوستالوژيک پيدا کرده بود از جمله کشتي های کورش محمدي ، دنگ و ....
اما این روزها خبر از آن شور و هیجان نیست . آن روزگاران یاد باد غاز بال و لنگ کردنها یاد باد

نوشته شده توسط سيد حسين قاضي مير سعيد

هیچ نظری موجود نیست: