۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

گته‌گته‌هاي مازندراني در پستوي گفت‌وشنودهاي امروز

شمال نیوز: گته‌گته در مازندران به معناي گفت و شنود در زبان فارسي است، كمتر استاني در كشور يافت مي‌شود كه به زبان و گويش محلي‌شان در آنها صحبت نشود اما گويش محلي مازندران كم‌كم در حال فراموشيست.

اصالت و ريشه هر فردي به مكاني است كه در آن به دنيا آمده است و زبان يكي از مهمترين و اصلي‌ترين مولفه‌هاي اصالت يك فرد است.
زبان در دنيا نه تنها به عنوان يك وسيله ارتباط بيان مي‌شود بلكه نشان دهنده روند تكامل بشر است.
زبان‌هاي مختلف در دنيا به فراخور زمان خويش از فراز و نشيب‌هاي فراواني برخوردار بوده‌اند، برخي زبان‌ها در طول تاريخ از ميان رفته‌اند و برخي نيز در مرور زبان به وجود آمده‌اند اما آنچه حياتي است ارزش‌گذاري و حفاظت از يك زبان و گويش است كه موجب ماندگاري و افزايش طول عمر يك زبان و گويش مي‌شود.
زبان مازندراني يكي از كهن‌ترين و قديمي‌ترين زبان‌هاي ايران زمين است كه سابقه حيات چند صد ساله دارد و زماني يكي از مهمترين زبان‌ها و گويش‌هاي شمال كشور بوده است.
اين زبان در سده‌هاي نخست اسلام از پركاربردترين و رايج‌ترين زبان‌هاي روز دنيا بوده و وجود كتاب‌ مرزبان‌نامه و چندين كتاب ارزشمند ديگر به زبان طبري يا همان مازندراني نيز گواه اين اصالت و ارزشمندي است.
زبان طبري يا مازندراني از مهم‌ترين زبان‌هايي است كه در برابر زبان‌هاي هم‌نسل خويش از خطر ادغام و تبديل در امان مانده و به صورت اصيل به نسل امروز منتقل شده است.
هم اكنون مناطق كوهستاني استان مازندران نسبت به مناطق جلگه‌اي از اصليت بيشتري برخوردار است و مناطق جلگه بيشتر با زبان فارسي آميخته شده است.
امروز حفظ اصالت زبان مازندراني از نيازهاي ضروري است و تمام مازندراني‌هاي داخل و خارج استان بايد به اين زبان ارزشمند توجه بيشتري داشته باشند.
اين زبان به دليل پيشرفت‌هاي تكنولوژيكي، مهاجرپذير بودن استان و افزايش ورود مسافران به مازندران كم كم در حال فراموشي است.
زبان مازندراني امروز در برابر خطر تحقير و تحريف نيازمند حمايت و افزايش بهادهي اين اصالت است تا بار ديگر در گذر تاريخ راه خود را طي كند.
از دهه‌هاي گذشته برخي نهادها و دستگاه‌ها به دليل تاثيرگذاري و فراگيربودن نتوانستند در افزايش فراگيري و گرايش مردم استان مازندران به زبان طبري موفق عمل كنند.
عدم برگزاري برنامه‌هاي سنتي و آييني استان به زبان مازندراني، گنجانده شدن برنامه‌هايي به زبان فارسي در صدا و سيماي مازندران و برخي رفتارها در سال‌هاي گذشته مانند دوبله برخي آثار تلويزيوني به زبان محلي مازندران موجب شد تا اين زبان دچار استهزا و تحقير شده و ديگر كمتر كسي به گفت و شنودهاي محاوره‌اي در استان به زبان مازندراني بپردازد.
عدم توجه به اين زبان در رسانه‌هاي بومي استان مازندران و افزايش استفاده از برنامه‌هايي به زبان فارسي در اين رسانه‌ها موجب شد تا زيبايي و لطافت اين زبان به فراموشي سپرده شده و زبان فارسي جايگزين شود.
اگرچه زبان مازندراني و توجه به اصالت اين زبان هيچ جايگاهي در رسانه‌هاي استان مازندران ندارد نقش رسانه ملي استاني نيز در بي‌توجهي به اين امر انكارنشدني است.
در برخي برنامه‌هاي رسانه ملي زبان مازندراني به گونه‌اي از اين ميدان خارج شد كه ديگر برنامه‌هايي به زبان محلي و زبان فارسي داراي سهم مساوي از صدا و سيماي مركز مازندران هستند.

* زبان محلي مازندران يك گويش نيست
مديركل صدا و سيماي استان مازندران در اين باره مي‌گويد: 100درصد رويكرد بومي در ايجاد صدا و سيماي استان‌ها را قبول دارم و اين شبكه‌ها بايد با آداب و رسوم و زبان محلي استان‌ها مطابقت داشته باشد.
اما بهرام حميدي اين مطلب را نيز اضافه مي‌كند كه زبان معيار در رسانه ملي فارسي به عنوان زبان رسمي كشور است اما بايد به زبان بومي و محلي نيز در صدا و سيماي استان توجه شود.
وي دليل عدم استفاده از برنامه‌هاي 100درصد محلي و با زبان مازندراني در رسانه استاني را تفاوت لهجه با گويش مي‌داند و مي‌افزايد: زبان محلي مازندران يك گويش نيست بلكه لهجه است كه تلفيقي از لهجه‌هاي مختلف و ادبيات مناطق استان مازندران است.
حميدي به برنامه‌هاي در حال پخش صدا و سيماي مازندران به زبان محلي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: در يك برنامه تلويزيوني كه جنگ محلي است وقتي مجري توان اجراي برنامه با ادبيات اصيل مازندراني را ندارد و به اين امر مسلط نيست نمي‌توان از او خواست به اين زبان برنامه اجرا كند.
وي با اشاره به تفاوت زبان مازندراني در بخش كوهستاني و دشت مازندران، زبان مازندراني در اين مناطق را متفاوت از يكديگر مي‌داند و معتقد است زبان مازندران در بخش كوهستاني اصيل‌تر از شهر و روستاهاي دشتي آن است و بنابراين بيان اصيل در شهرها به درستي رعايت نمي‌شود و به تبع آن نمي‌توان برنامه‌هايي با اين زبان برايشان توليد كرد.
حميدي توجه به زبان و فرهنگ بومي را متضمن همكاري و حضور تمامي بخش‌ها و گروه‌ها مي‌داند و مي‌افزايد: قبول دارم كه رسانه فراگيرتر است اما رسانه فقط يك رسالت دارد و يك معيار به عنوان زبان اصلي براي برنامه‌هاي خود دارد.
وي با بيان اينكه در خيابان و شهرها و بسياري اماكن عمومي زبان مازندراني صحبت نمي‌شود، مي‌گويد: معضل عدم توجه به زبان بومي از بخش‌هاي مختلف نشأت مي‌گيرد، يك بخشي خود ما هستيم كه هنوز به بيان زبان مازندراني معتقد نيستيم و بلد نيستيم خوب از آن دفاع كنيم، هنوز در جلسات و برنامه‌هاي استان مازندران به زبان بومي سخن گفته نمي‌شود در حالي كه در استان‌هاي ديگر برنامه‌ها و جلسات رسمي اداري هم به زبان محلي صحبت مي‌كنند.
مدير رسانه ملي در مازندران بخشي از اين روند را ناشي از نزديكي مازندران به تهران و حضور مداوم مسافران در مازندران مي‌داند و مي‌افزايد: بخش زيادي از بي‌توجهي به زبان مازندران متوجه خانواده‌ها است زيرا هنوز خانواده‌هاي مازندراني به فرزندانشان آموزش نداده‌اند كه صحبت به زبان محلي به معناي روستايي بودن فرد نيست و افراد بايد به اصالت محل تولد و نياكان خود احترام بگذارند.
بحث بر سر توليد كم برنامه به زبان مازندران در صدا و سيما از برنامه در حال پخش همسايون يا همان همسايه‌ها جرقه زد زيرا اين برنامه با وجود نام مازندراني و قسمت‌هايي به زبان محلي از اجراي به زبان فارسي رنج مي‌برد و اين تناقض شكل جالبي به اين برنامه نداده است.

* شبكه مازندران از يك ضعف برخوردار است
تهيه‌كننده برنامه همسايون با مديركل صدا و سيماي مازندران هم عقيده است كه مازندراني يك زبان نيست بلكه يك لهجه بومي و محلي است.
نوروز علي‌پور مي‌گويد: 80درصد برنامه‌هاي شبكه مازندران بومي است و هم اكنون 97درصد اين برنامه‌ها به زبان محلي صحبت مي‌شود و تنها دو تا سه درصد اين برنامه‌ها به زبان فارسي است.
وي با اشاره به اينكه استان مازندران از همان گذشته نسبت استان‌هاي ديگر شمال كشور مهاجرپذيرتر بود، مي‌افزايد: بخش زيادي از شهرهاي قائمشهر و ساري داراي ساكنان غير بومي هستند و به صورت كلي استان مازندران داراي پراكندگي لهجه و زبان است و بايد برنامه‌هاي توليدي اين مركز نيز براي همه قشرها قابل استفاده باشد.
تهيه‌كننده برنامه‌هاي شبكه مازندران تاكيد مي‌كند ما براي اين مشكل راهكارهايي در نظر گرفتيم كه با استفاده‌ از دكورهاي مدرن و امروزي افراد را با زبان محلي به كارگيري كنيم و در نظرسنجي‌هايي هم كه صورت داديم مشخص شد بسياري از جوان‌هايي كه تا قبل از اين تغيير علاقه‌اي به ديدن برنامه‌هاي محلي نداشتند با اين تغيير اكنون اين برنامه‌ها را دنبال مي‌كنند.
علي‌پور به اين موضوع نيز اشاره مي‌كند كه كساني كه در رسانه‌ها فعاليت مي‌كنند بايد خودشان براي لهجه بومي و محلي‌شان ارزش قائل باشند و حتي بايد در جلسات رسمي و اداري نيز به اين زبان صحبت شود.
وي مي‌گويد: مردم مازندران نبايد خود را از فرهنگ بومي خود جدا بدانند و اين انتظار را فقط از راديو و تلويزيون داشته باشند، يك تهيه‌كننده و برنامه‌ساز نمي‌تواند فقط با يك برنامه اين تاثير مورد نظر را به بيننده القا كند بلكه اين تمامي سياست‌گذاران هستند كه بايد به اين امر توجه ويژه داشته باشند.

* گويش‌ها به قدري اهميت دارند كه بايد در كنار زبان رسمي آموزش داده شوند
يك محقق و پژوهشگر آداب و رسوم مازندراني مهم‌ترين نكته‌اي را كه به آن اشاره مي‌كند تفاوت زبان با لهجه و گويش است.
علي حسن‌نژاد با اشاره به اين تفاوت‌ها مي‌گويد: زبان به معناي نشانه‌هايي است كه منظور يك موجودي را براي طرف مقابلش بيان مي‌كند اما از لحاظ علمي زبان بايد دستگاه‌ توليد آوا يعني حنجره را دارا باشد، داراي ساختمان دستوري و گرامر باشد، همچنين با مجموعه‌اي از واژگان ساخته شده باشد و برحسب نياز بتواند آن را پشتيباني كند.
حسن‌نژاد با تاكيد بر اينكه هر آوايي كه اين ويژگي را داشته باشد زبان ناميده مي‌شود، مي‌افزايد: پژوهشگران هيچ زباني را بر زبان ديگر ترجيح نمي‌دهند و برتر از يكديگر نمي‌دانند چون هيچ زباني قابل قياس با زبان ديگر نيست.
وي در بيان تعريف گويش نيز ادامه مي‌دهد: گويش براي تبديل شدن به زبان علاوه بر تعريف‌هاي زبان فاكتور ديگري نيز دارد و آن اين است كه بايد حكومتي اين را به عنوان زبان رسمي و اجتماعي انتخاب كند تا همه مردم بتوانند با يك زباني كه بار ملي دارد با يكديگر صحبت كنند، گويش همه اين ويژگي‌هاي زبان را دارد اما بار ملي ندارد.
استاد و پژوهشگر آداب و رسوم مازندراني تاكيد مي‌كند: لهجه هم در درون زبان وجود دارد، اما مازندراني به دليل نداشتن بار ملي يعني اينكه حكومتي آن را به عنوان زبان رسمي خود برگزيده باشد پس از يكپارچه‌شدن كشور توسط حكومت صفويه نمي‌تواند يك زبان تلقي شود و همان گويش است.
وي با بيان اينكه بر اساس اصل 15 قانون اساسي اين گويش‌ها به قدري اهميت دارند كه بايد در كنار زبان رسمي آموزش داده شوند، مي‌افزايد: رسانه‌ ملي به عنوان آخرين خروجي تمامي برنامه‌ها و سياست‌ها نياز به زمينه‌سازي‌هايي دارد تا بتواند نيازهاي بومي و محلي را نشان دهد.
حسن‌نژاد با اشاره به اينكه نبايد از رسانه ملي كاركرد آموزشي داشت، مي‌گويد: رسانه ملي در اين زمينه بايد خوشه‌چيني كند و آنچه ديگران كاشتند را درو كند و خود نيز بايد در به‌كارگيري اين زبان اهتمام ويژه داشته باشد تا اين اندك داشته‌ها نيز به سوي فراموشي نرود.
وي با تاكيد بر اين نكته كه آموزش و پرورش و خانواده‌ها نيز اصول تربيت درست كودكان مبتني بر اصل‌هاي زباني را به درستي رعايت نكرده‌اند تاكيد مي‌كند: فرزندان خانواده‌ها بر اساس آن شيوه‌هايي كه سيستم آموزشي و خانواده‌ها به آنها تعليم داده عمل مي‌كنند و اگر نهادهاي فرهنگي نتوانند به خوبي در اين زمينه عملكرد مناسبي داشته باشند رسانه‌ها نيز نمي‌توانند چيزي براي عرضه داشته باشند.
وي با بيان اينكه هم اكنون مردم به صورت شايسته و بايسته به اين زبان نگاه نمي‌كنند، مي‌گويد: اين موضوع بايد از خانواده‌ها و نهادها آغاز شود و رسانه به عنوان عنصر فراگيرتر آن را عرضه كند.
اين پژوهشگر و مازندران‌شناس اظهار مي‌دارد: هنوز بايد زبان اداري ما فارسي باشد اما حضور زبان مازندراني را بايد از خانواده‌ها شروع كنيم و يك برنامه كلي براي دانشگاه‌ها در اين زمينه داشته باشيم.
حسن‌نژاد يكي ديگر از دلايل بي‌توجهي به زبان مازندران را از دست رفتن كاركرد برخي واژگان مازندراني در دنياي امروز مي‌داند اما معتقد است كه نوگرايي در زبان‌ها به معناي مرگ آنها نيست، برخي واژه‌ها فقط جنبه تحقيقاتي دارند و واژه‌هاي ديگر به صورت كاربردي وارد زبان‌ها مي‌شوند اما اين به معناي مرگ يك زبان و گويش نيست پس اگر برخي واژه‌ها ديگر در زبان محلي نيست نبايد به اين معنا تعبير شود كه اين زبان ديگر وجود ندارد.

* مهدكودك‌ها زبان مازندراني را به كودكان بياموزند
وي پيشنهاد جالبي براي فراگيركردن و رواج مازندراني صحبت كردن در مازندران ارائه مي‌دهد و مي‌گويد: خانواده‌ها بايد اجازه دهند مهدكودك‌ها در كنار ساير برنامه‌هاي آموزشي زبان مازندراني را نيز به كودكانشان بياموزند و توجه كنند كه توجه به زبان مازندران به معناي بازگشت به گذشته نيست چون هر زباني براي خود يك شخصيت و يك جهان‌بيني خاص دارد.
مي‌توان گفت نبايد اجازه داد مهاجرت‌ها از هر نوعي كه هست موجب شود اصالت و فرهنگ مازندراني به فراموشي سپرده شود زيرا اين آيين و سنت ساليان دراز به قدمت هزاران سال است كه در اين سرزمين وجود داشته و نابودي‌ آنها به معناي نابودي گذشته‌هاي اين سرزمين است.
الناز پاك‌نيا- خبرگزاری فارس

۱ نظر:

ناشناس گفت...

گته گته ها ی قاسم رسولی بخیر خدایش بیامرزد از این کلمه زیاد استفاده میکرد